با عنایت به تقارن این ایام با محرم سال 1436 هجری قمری مطالبی در خصوص تاریخچه برگزاری مراسم عزاداری امام حسین (ع) در ایران به شرح ذیل درج میگردد. امید که حرکات ،سخنان،افکارو شیوه عزاداری ما در مسیر تعالی و مورد رضایت ائمه معصومین و سالار شهیدان امام حسین(ع) باشد.ناگفته پیداست که هر عبادت و مراسم معنوی که موجبات رشد و تعالی ما را فراهم ننماید مورد سوال و تردید خواهد بود.
در سرزمین های اسلامی و به خصوص ایران اوّلین باری که عزاداری علنی برای امام سوم شیعیان مرسوم شد در سال گشت حادثه عاشورا در زمان به قدرت رسیدن حکومت خاندان آل بویه بود.
( بنیانگزاران آل بویه فرزندان ابوشجاع بویه، ماهیگیر تنگدست دیلمی وشیعی مذهب بودند)این در حالی بود که شیعیان،مراسم این ایام راتا پیش ازآن، به علت سایۀ سنگین خلفای عباسی ودر دست نداشتن قدرت سیاسی ؛ به صورت مخفیانه برگزار می نمودند.معزالدوله(احمد) دیلمی که پایهگذار آل بویۀ عراق، خوزستان و کرمان بود درعاشورای سال 353 دستور داد همه بازارها تعطیل شود و مردم در بیرون از منازل عزاداری کنند(353ه.ق)
از همین زمان تاریخ نگاران معتقدند اوّلین دستههای عزاداری که به طور رسمی در خیابانها با مرثیه خوانی و مقتل خوانی عزاداری کردند در این دوره اتفاق افتاد. این نوع عزاداری تا پایان حکومت آلبویه مرسوم بود و با برآمدن سلجوقیان بر تخت حکومت تقریباً ضعیف شد. واز حالت رسمی و عمومی به خانه ها و قلوب شیعیان عقب نشینی کرد.
تا اینکه حکومت صفویان ظهور کرد.منطقه شرق آناتولی و آذربایجان و قسمتهایی از قفقاز محل زندگی قبایل ترکی بود که ائتلاف آنها معروف به قزلباش بوده است؛ زمانی که شاه اسماعیل به کمک قزلباشها در ایران به حکومت میرسد و دولت صفویه را تأسیس میکند (907 ه.ق)برای اوّلین بار در تبریز مذهب شیعه را مذهب رسمی دولتش اعلام میکند و عزاداری امام حسین (ع)از همان تاریخ و دوباره به عنوان یک رسم رونق خاصی می گیرد، همین قزلباشها که نیروی نظامی دولت صفویه را تشکل میدهند و همراه با اسب و شمشیر و کتل و سنج و طبل بودند در ایام عاشورا همراه مردم عزاداری میکنند ولی چون نظامی هستند زمانی که عزاداری میکنند دستههای عزاداری ایشان بیشتر حالت حماسی و نظامی داشت. نمونههای این عزاداری دراطراف آذربایجان هنوز مرسوم است که به آن شاخصین (شاه حسین)میگویند.شاخصین یک گونه عزاداری است که درآن افراد در کنار هم قرار میگیرند و با نظم خاصی همراه با بدست گرفتن شمشیر وتکان دادن آن درهوا،حیدر گویان ، با آهنگ نواخته شدن طبلها و سرودن اشعار حماسی و آهنگین در «بحر رجز» مراسم را ادامه میدهند.
بعدها کم کم گونههای دیگری به عزاداری اضافه میشود مانند زنجیر زنی(زنجیر زنى از هندوستان و پاکستان به ایران آمده است با این تفاوت که در ایران زنجیرزنى به صورت معمولى و بدون خونریزى است) و سینه زنی(سینهزدن[لطم] به عنوان یک سوگواری؛در میان عربها رواج بسیار داشته تاجایی که بر سر وسینه خود میزدند و لباسهای خود را چاک و خاک بر سر و روی خود میریختند. امّا این گونه سینهزنی که یک نفر دم میگیرد و بقیه به آهنگ او سینه میزنند از قرن چهارم هجری در زمان آل بویه آغازشد)بعد از به اقتدار رسیدن دولت صفویه، سینه زنی به طور اختصاصی به امام حسین(ع) تعلق پیدا کرد وهمه گیر شد. دستهها و هیئتهای عزاداری براه میافتند و اشعار خاصی برای عزاداری در این دوره اضافه میشود. تا قبل از این دوره، اشعار ما بیشتر عربی بودند ولی از قرن نهم به بعد اشعار فارسی و ترکی هم اضافه میشود و گونههای عزاداری، تنوع بیشتری پیدا میکند یعنی مرثیه خوانی؛ مقتل خوانی، روضه خوانی و برخی دیگر از انواع دیگر نیز افزوده میشود و تقریباً بعنوان یک سنت ثابت بر جای می ماند.
پس از صفویان در دوره های زندیه و قاجار نیز برپایی مراسم دهۀ محرم و عاشورا همچنان پر رونق باقی می ماند، به عنوان نمونه در دوره زندیه؛شخص کریم خان مقید به آداب و مراسم مذهبی بود و به تقلید از شاهان صفوی در ماه محرم دسته جات عزاداری را برپا میکرد .در دوره قاجار نیز که علمای بزرگ نفوذ فراوان داشتند و قاجاریه به تقلید از شاهان گذشته این مراسم گسترده شد، خصوصاً در عهد ناصری دهۀ اوّل محرم؛عزاداری و حرکت دستهها در مساجد و تکایا و برگزاری مراسم دیگر به اوج خود رسید که عامل اصلی این امور علمای بزرگ شیعه بودند که در تهران و شهرستانها این آیین را همراه با اطعام و پذیرایی از عزاداران سیدالشهداء (ع) رواج دادند.
دوران قاجار اما سرآغاز برآمدن سبک و شیوه های نوینی در مراسم عزاداری محرم و عاشورا بود،چرا که از این تاریخ نوع جدیدی از عزاداری به نام " شبیه خوانی " به مراسم اضافه میشود، بر این اساس در عزاداری به بر پایی مراسمی جهت بازسازی حادثۀ عاشورا میپرداختند و عدهای مانند تئاترهای امروزی نقش افراد را بازی میکردند البته این نوع عزاداری شعرهای خاص خود را داشت .شبیه خوانی به خصوص در دورۀ فتحعلی شاه و ناصر الدین شاه با برپایی تکیه و ساختمانهایی که جهت برقراری تعزیه خوانی تأسیس شده بودند رسم و رسوم و شیوه خاص خودش را پیدا کرد. در سال 1248.ش به دستور ناصرالدین شاه قاجار تکیه دولت با گنجایش 20 هزار تماشاگر ساخته شد.
بسیاری بر این باورند که دوره قاجار بیشترین تنوع در گونه های عزاداری را مرسوم کرد، چرا که علاوه بر شبیه خوانی و تعزیه، بر پایی سقا خانه؛ تیغ زنی، سخنوری، مراسم دفن شهدای کربلا، مراسم تشت گذاری و.. . نیز در این دوره مرسوم شد.
پس از قاجاریان و با به تخت نشستن رضا شاه، دوره رکود دسته جات و هیئت های عزاداری شروع شد، در این دوره تکیهها بسته و عزاداری ممنوع شد و این رویکرد منجر به آن شد که گونۀ دیگری از عزاداری در قالب هیئتهای عزاداری خانگی رشد بیشتری کنند و این جلسات به صورت هفتگی یا ماهانه برقرار شود.در دوره پهلوی دوم(محمّدرضا شاه) هر چند با هیئت ها برخورد روشنی نمی شد لیکن تلاش می شد تا تاثیر و قدرت این مراسم کاهش پیدا کند لیکن هر چه تلاش کرد نتوانست با قدرت وتأثیر گذاری هیئت های مذهبی و دهه محرم مقابله کند. لازم به ذکر است راهپیمایی میلیونی درتهران وسراسر ایران در روزهای تاسوعا وعاشورای حسینی سال 57 در معادلات سیاسی آن دوره و نهایتا پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقش مهمی داشت.
پیروز شدن انقلاب همچون دمیدن خون تازه ای در رگ های شیعیان و سنت های عاشورایی بود، از ان تاریخ تا کنون همه شیوه های مقبول و مرسوم عزاداری در نقاط مختلف ایران پیاده و اجرا می شود.
التماس دعا-مدیر فعلی وبلاگ
بارالها در ایام محرم
"با حسین"بودن را برمن بیاموزهمانگونه که "یاحسین"گفتن را آموختی
بدینوسیله فرارسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعـــــبدالله الحسین (ع) و حضرت ابالفضل العبـاس(ع) علمدار کربلا و یاران با وفای آن حضرت را به کلیه شیعیـان جهان و مردم شریف دامغان و اهالی خوب و شریف روستای عمروان تسلیت عرض می نمایم.
*محرمتان مملو از معرفت وعشق و اشک*
با احترام -مدیر فعلی وبلاگ